دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ
دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ

نافذ البصیره


سلام

یکی از اتفاقات این روزها رفع خستگی در کیوسک های پلیس عراق است.

خوب! خستگی و صندلی راحت و جای  مناسب استراحت !

اما  زیارت کنندگان محترمی که مراجعه می کنند و با هزار زحمت با ایما و اشاره و سرفه و کلمه مریض (با ضاد مشدد مثلا عربی) را بکار می برند و سعی می کنند تا آدرس بیمارستان را بپرسند یا کلمات متعدد انگلیسی و عربی و فارسی و ترکی را به کار می برند تا راه حرم را بپرسند وقتی  با جواب بیمارستان می خواهی هموطن از این طرف یا زیر پل برو سمت راست برای حرم روبرو می شوند طور خاصی تعجب می کنند نشاط آور!

ابتدا دوباره به چهره ات نگاه می کنند، بعد به کیوسک ویژه پلیس عراق، لبخند و گاهی غرو لند و راهشان را می روند.

به سال 61 هجری می روم سواری سبز پوش  با چهره بسته وارد می شود کوفه ی خسته از حکومت اشرافی بنی امیه جشن ورود امام حسین را بر اساس شایعه ی شایعه سازان بنی امیه می گیرد و ...

مردم البته در مورد این حرکت ما بی تقصیرند اما خطری بیخ گوشمان دارد زنگ می خورد ...

سال 1328 شمسی کودتا ...

سال ...139

توضیح عکس: یکی از دوستان در باجه پلیس عراق


ایستگاه صلواتی/ موکب

سلام

امسال محرم تعداد ایستگاه های صلواتی (هیئتی/موکب ها) در شهر ما اصفهان بسیار بیشتر از سال گذشته بود و بسیار هم فعالتر؛ پیدا بود سیل عشاقی که سال گذشته اربعین را درک کرده اند تاثیر گذاشته و شروع به پذیرایی ساده و سرپایی از عزاداران حسینی نموده اند و لذت افزونه کردن شوق و خدمات خالصانه و بی ریا و بی تکلف را درک کرده اند و در حال ازدیاد این شور اند.

اما 2 تا عیب بزرگ جلوه گر بود که قابل تذکره

1- مشابه عراقی ها از بلندگو و سینه زنی های خاص استفاده می کردند که اگرچه در عراق می چسبد ولی مورد پسند بنده نبود  به 3 دلیل اول آنکه در محلات اجرا می شد و به وضوح می توانست باعث آزار اهل محل باشد این بلندگوها دوم آنکه با توجه به نوع سلوک مردم ما شور خوب بود ولی ای کاش به جای شور و سینه زنی و عزاداری از سخنرانی در باب مفاهیم عاشورا استفاده می کردند انصافا یکی از این ایستگاه ها که اینکار را کرده بود بنا بر گفته شاهدان محل ایست و تدبر شده بود حالا اینکه چقدر و چگونه جای کار دارد سوم که از همه آزار دهنده تر است استفاده از سرودهای عربی بود که خیلی عجیب بود و ....!

2- خطر چشم و هم چشمی آنهم در شهری که سابقه تاریخی چشم و هم چشمی اش به نقل اساتید در سفرنامه ناصر خسرو آمده است (چیزیشبیه این مضمون که امشب مهمان مردم فلام محله اصفهان بودم پارچه زربفت زیر دیگ غذا گذاشته بودند و وقتی پرسیدم چرا گفتند دیشب که ساکن فلان محله بودی چوب آبنوس برای مهمان عظیم الشانی چون تو در زیر دیگ نهاده بوده اند و ما کم از آنان نیستیم" برای مثال ایستگاه/موکب ی  افتخار می کرد که از عراق چای وارد کرده تا عزاداران حال و هوای چای عراقی را بچشند و شورشان برای اربعین بیشتر شود البته به ایشان که قصد خیر و نیت خالص داشته اند دست مریزاد گفته و از ایشان تشکر هم می کنیم؛ اما این را هم یادآور می شوم که در عراق چای خوبی به عمل نمی آید و بخصوص مقدار تولیدش بسیار کمتر از مصرفش است و چای عراق اکثرا وارداتی از چین است حالا بماند که حتی در زمان های قدیم و دولت نامیمون بعثی تنها کالایی که همیشه جزو اقلام وارداتی عراق بوده چای بوده! این از جهت احتمالی باز شدن باب چشم و هم چشمی  که نیت خالصانه را زیر سوال می برد و البته مهمتر از آن از جهت تقلیدنامتناسب باید دقت شود در آن.

مغناطیس حسینی


سلام

مغناطیس حسینی شروع شده، دارد جذب می کند.

آنها که توان حرکت دارند به پای تن حرکت می کنند آنها که ندارند با پای دل؛ اما مهم حرکت است پای تن و پای دل ندارد مهم حرکت است. 

 شرح عکس: عکسی که از دوستان در مسجد سهله گرفتم خدا قسمت کند یک "سلام الله الکامل التام ..." در این مکان بخوانید، هنوز نخوانده جواب تان را حس می نمایید


پسا برجام!!

سلام

از یک دوستی که دیروز بهم یاد داد چطوری از "وب تلگرام" استفاده کنم اول از همه تشکر می کنم.

بعد اینکه این متن که الان منتشر می کنم از طریق شبکه تلگرام برام آمد و متاسفانه نتوانستم منبعش را بیابم گویا در همین فضا یا اینستا گرام منتشر شده، ولی به هر حال حرف درستیه و با اجازه از صاحبش (در خلاصه سایت که در جستجوی گوگل می آورد اجازه داده اند ولی وقتی وصل می شی پیوندها می آید!!) منتشرش می کنم.

"یادداشت حجه الاسلام آقایی

بسم الله

من ازتصویب برجام ناراحت نیستم!

برجام ،مثل میدان مین گذاری شده ای است که ازحالا تا پانزده سال، جلوی ما قرارگرفته است. مذاکرات دوازده ساله ی ما درموضوع هسته ای، جنگی بود پرفراز ونشیب. دراین مرحله به یک میدان مین برخورده ایم که حرکت در آن به همراه خنثی سازی مینهای فنی وحقوقی وسیاسی ونظامی وامنیتی، کاری سخت ونفس گیراست. این که سهم تقصیرتخریبچی ها ورزمندگان دیپلماسی ما چقدر بوده است، تاریخ دقیق ترقضاوت خواهدکرد. این که نمایندگان مجلس ما از سر دل نگرانی از راءی آینده شان، پانزده دقیقه فقط برای یک طرح سرنوشت ساز، وقت گذاشتند، و یا از سر دغدغه ی گذر از برجام وتوجه به خطر نفوذ! بماند، این را هم مردم درآینده می فهمند.
اینها برای من مهم است! اما مهمتر از آن این است که از الان باید فکر خنثی سازی این مین ها باشیم، ما که از حرکت باز نمی ایستیم، ما که می فهمیم چالشهای بیرون از برجام وپسا برجام، بسیار مهمتر وخطیرتراست، ما که می دانیم خیلیها توی همین لایه های مدیریتی کشورمان، درصدد الگوسازی از برجام وتعمیم آن به عرصه های دیگر هستند.
دوستان! در میدان مین داد وفریاد نمی کنند، سروصدا نمی کنند!
باید نقشه را یادبگیری ونقاط مین کاشته شده را بخوانی، باید قیچی بصیرت وسیم چین فکربلند وبیان قوی وقلم نافذ را به دست بگیری! باید چشمت به اشاره فرمانده میدان باشد، تا جهت حرکت ونقطه ی مقصد را فراموش نکنی!
بله! یک جاهایی به بن بست می خوری، فرصت کم می آوری، دشمن فشارمی آورد، خطت لو می رود، باز هم باکی نیست، تازه اول عشق بازی است، حالا باید پیراهنت را دربیاوری، وداوطلب پریدن روی مین ها بشوی!! می بینی که بن بست نداری، راه باز است...سخت است...وقت گیر است .... زمان بر است...حرکت را کند می کند...اما راه بازاست....
من ازتصویب برجام ناراحت نیستم! از دورزدنها و نامرادیها و زیرقول زدنها ناراحت نیستم، چون برای خنثی سازی میادین مین، همراهان مومن، متدین، شجاع، دل کنده ازدنیا وکاربلد می خواهیم، حالا خیلی ها را بهتر شناختیم برای آینده راهمان! این دستاورد کمی نیست!
برجام با اصلاح یا بی اصلاح، برای دشمن عنود بدعهد فرقی نمی کرد . برای شیفتگان داخلی مان هم همینطور! اما آنجه مهم بود شناخت ما از نقشه ی میدان مین بود! حالا گزارش برجام را داریم.آنچه مهم بود بدانیم جه کسانی تا کجا هم عهدند! حالا تا حدزیادی فهمیدیم! حتی نقاط ضعف خودمان را هم فهمیدیم! فهمیدیم که برای این مسیر باید سناریوهای متعدد مواجهه داشته باشیم. قبول کنیم ما نداشتیم! فهم این نقطه ضعف هم دستاورد مهمی است.
من ازتصویب برجام ناراحت نیستم، چون توسط مجلس اصولگراها تصویب شد، وکسی نمی تواند بادوقطبی سازی های مصنوعی، ازاین پس مشکلات پنهان بی تدبیریهای اقتصادی را گردن اصولگرایان ودلواپسان بیاندازد!!!
من ازتصویب برجام خوشحالم، چون تازه آغاز دوران پیش بینی رهبر هوشمند وبصیرم مبنی برعهد شکنی آمریکاست!...
تصویب برجام، آغاز تنویر وروشن سازی راه آینده، برای توشه گیری جهت مبارزه با شیطان عظیم است. یاحسین
این دستاورد بزرگیست. .."


وحدت امت اسلامی مهمتر است

سلام

این قسمتی از صحبت های  عزیزمان آقای جانباز است در تاریخ 94/05/31

"....

شما نگاه کنید به شعارهای ملّت ایران در بیست‌ودوّم بهمن، در روز قدس، در اجتماعات عظیم که شعارشان علیه استکبار است، علیه آمریکا است، علیه صهیونیست‌ها و رژیم اشغالی صهیونیست است؛ شعارشان علیه اینها است. درحالی‌که همینها گاهی اوقات حرف خودشان را [از زبان فلان کشور] و عمل خودشان را به‌وسیله‌ی فلان کشور اسلامی انجام میدهند امّا ما علیه آن کشور اسلامی شعار ندادیم، ملّت ما علیه آن کشور اسلامی شعار نداده است؛ چرا؟ چون میداند که او دشمن واقعی نیست، او فریب‌خورده است، او آلت دست است؛ این دشمن‌شناسی است، این تجربه‌ی ما است. بعضی از گروه‌هایی که گروه‌های اسلامی هم بودند و در بعضی از کشورها توانستند یک فرصتی هم پیدا کنند، این تجربه را نداشتند و دچار اشتباه شدند؛ با آن [کسی‌] که دشمنِ واقعی بود ساختند، علیه آن کسی که دوست محسوب میشد، حرکت کردند و ضربه‌اش را خوردند. نعمتی را خدای متعال به اینها داده بود، این نعمت را قدر ندانستند.

...."

اینم  قسمتی از متن  پیام به مناسبت حادثه منا

"....
۲. هر گونه کمک ممکن را به حجاج دیگر کشورها نیز تعمیم دهند و حق برادری اسلامی را به انجام رسانند.
۳. دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثه‌ی تلخ پذیرفته و به لوازم آن به قاعده‌ی حق و انصاف عمل کند. مدیریت غلط و اقدامات ناشایسته که عامل این فاجعه بوده نباید از نظر دور بماند.

...."

اگرچه آل سعود (بنویسیم سعود بخوانیم یهود) مسئولند ولی فضای مجازی پر شده از شعارهای تفرقه افکن خیلی مواظب باشیم.

عده ای هم جاهلانه یا خائنانه از این فضا دارند برای حمله به مهمترین اجتماع مسلمین (حج) سوء استفاده می کنند.

از کوزه همان برون تراود که در اوست

سلام

  فارق از اینکه ما خودمان پر از اشکال هستیم  اما از کوزه نظام حاکم در عربستان همان تراود که در اوست؛ بلبشو سیاسی - قدرتی حاکمان عربستان به وضعی انجامیده که این بلبشو به بزرگترین ادعای این عالیجنابان که خادم الحرمینی باشد، هم سرایت کرده.

به قول سید علی عزیز "ما با سعودی‌ها در مسائل مختلف اختلافات متعددی داریم اما همیشه می‌گفتیم در سیاست خارجی متانت و وقار نشان می‌دهند اما چند جوان بی‌تجربه امور آن کشور را در دست گرفته و دارند جنبه‌ی توحش را بر جنبه‌ی ظاهرسازی غلبه می‌دهندکه به ضررشان تمام خواهد شد." حالا شما این را تعمیم بده به کل نظام عربستان.

تسلیت

سلام

بار اولی نیست که از این اتفاقات می افتد حتی برخلاف جو رسانه ای موجود مربوط به بعد از حادثه کشتار سال ۶۶ هم نیست اما سیر این بار نشان از چیز دیگری دارد که فقط می توانم به امیر الحاج واقعی  تسلیت بگویم آجرک الله یا بقیه الله

شاید اتفاقات این حج از حج  سال ۶۶ غم انگیز تر نباشد ولی دردناک تر است، اضمحلال نظامی که قدرتمندانه مدعی اسلام بوده (در پست دیگری توضیح خواهم داد) می تواند به شرایطی مشابه شرایط فاجعه بار بعد از سقوط نظام صدامی در عراق، در کل دنیای اسلام منجر شود؛ و خواهد شد.

کمی از معنی امن یجیب خواندن امیر الحاج در زمانه ای که شاید دور از ما نباشد و هر نفس به آن نزدیک می شویم،شاید مربوط به همین مسئله است

فدای او که برای امتی که مصیبت را برای خود خواسته و تن داده امن یجیب می خواند

 



مش محسن

سلام

یادمه سال 75 که بابا رفته بودند حج ما سر به سر حسین (داداش المپیادیمون) می گذاشتیم و می گفتیم "بابا کچل برمیگرده؛ کچل!" حسین که 3 سالش بود با حرص می گفت "نع هرکی کچل بشه بابای من کچل نمیشه"

خلاصه 35روزی این بازی ما با حسین بود و هرچی خاله که زحمت ما را می کشید ما را دعوا می کرد، ما به خرج مون نمی رفت؛ من و علی و رضا حداقل روزی یکبار جدا جدا این جملات را با حسین تکرار می کردیم

حالا آقا محسن از مشهد برگشته و بابا و من و علی و رضا و حسین بهش می گیم "مش محسن"اونم با حرص میگه "مشتی خودتونین من آقا محسنم"

البته خواهر و برادر گرامی ایشون جای خود دارند!!

۲ شغله پلیس و پولدار

سلام


همسرجان از آقا محسن می پرسد که چه کاره می خواهد بشود

- پلیس  ..... امممممم البته یک شغلم هم اینکه پولدار هم می خواهم بشم !!!!!!!!!!

یعنی می دونه کار اینطوری به پولداری منتهی نمی شود

نه اونقدر راضی نه اونقدر سنتی

سلام 

قسمت بود این هفته چند روزی مهمان عالم آل محمد (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) بودیم 

نه اونقدر راضی بودم که سلام و دعا از راه دور بهم بچسبه تو اون شلوغی نه اونقدر سنتی که برم به ضریح بچسبم دلم حال بیاد 

مال اینه که عقلا پذیرفتم نیازی نیست در این شلوغی بچسبم به ضریح ولی درکش نکردم یعنی چه؟ 

همش ورودی صحن جامع می گفتم نکنه سلامم به آقا از حد ظاهری سلام به گنبد بالاتر نیست یا در رد شدن از محدوده حریم می ترسیدم امام را که درک نمی کنم حتما زیارت هام هم بی ارزشه ....

حالا فکرش رو بکن برگردی یک ی برات از شهید تورجی زاده خاطره بفرسته که دفعه آخر زیارت مشهد از مسجد گوهرشاد جلوتر نمی رفته می گفته نمی شه همش بیام جواب سلامم را نشنوم روز آخر تو حرم می بیننش با حال خاص ....