دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ
دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ

بزرگترین خیانت پهلوی

سلام!

دیروز بحثی در میان همکاران در حوزه های اجتماعی در گرفت در اثنای بحث کار به خاندان پهلوی و پهلوی اول و خدمات و خیانت هایشان کشیده شد، گفتم شاید رضا خان به ظاهر کارهایی مثبت را انجام داده باشد و بسیاری از این کارها را هم اکنون می توان با استنادات تاریخی غلط و مخالف مصلحت دانست شاید راه آهن را به جای شرق به غرب شمال به جنوب کشیده باشند و ....

ولی مهمترین خیانت رضا خان عقب انداختن جمهوری برای 50 سال در این کشور بود.

سر و صدای دوستان درآمد که جمهوری با مخالفت مدرس انجام نشده و کار رضاخان نبوده گفتم گیرم شهید مدرس مخالف جمهوری بود که نبود، و مخالف جمهوری رضاخانی بود؛ اگر رضاخان خیلی جمهوری خواه بود چرا در مجلس عزل قاجاریه را به تصویب رساند(که مدرس در اقلیت مخالف همین هم بود) و خود را به عنوان پهلوی شاه خواند، مگر مجالس بعدی در دوره او  نبود، و طبق بیان تاریخی زمان خود پهلوی ها همه منصوبین خودش نبودند؟ چرا در مجالس بعدی جمهوری را تصویب نکرد. پیداست مدرس درست تشخیص داده بود که انگلیسی ها با آوردن رضا خان و جمهوری رضا خانی قصد داشتند، جمهوری را در این کشور برای قرن ها به لجن بکشانند و همیشه مردم را از جمهوری و جمهوریت بترسانند.

آری اگر مدرس در مخالفت با جمهوری رضاخانی سخن گفت برای آن بود که جمهوری در این مملکت مثل عراق و سوریه و دیگر ممالک اطراف زیر نعل دیکتاتوری رضاخانی مدفون نشود. رضاخان قلدر اگر جمهوری خواه بود بجای پادشاهی جمهوری راه می انداخت.


پی نوشت1: اگر تاریخ ایران را بخوانید متوجه خواهید شد که مردم ایران در حال بیداری برای انقلاب علیه استبداد بودند و روال طبیعی اجتماع، جمهوری خواهی و نظم از درون بود که انگلیسی ها با آوردن پهلوی اول (یا هر کسی دیگر غیر او) می خواستند این سیر طبیعی را دگرگون کنند و باید گفت موفق هم شدند. معروف است پهلوی اول نظم را با دگنک به ایرانیان داد، ولی اگر او نبود، به زودی بدون زور و در یک سیر طبیعی نظم واقعی در درون کشور با قدرتی بسیار بیشتر از آنچه پهلوی اول با زور ایجاد کرد نمایان می شد.

پی نوشت 2: در متون متنی منصوب به شهید آیت الله مدرس درجواب کسانی که به مخالفتش با جمهوری ایراد کرده اند  پیدا کردم که گویا منبع آن تاریخ بیست ساله ایران نوشته حسین مکی جلد سوم باشد، خواندنش برای فهمیدن بزرگترین خیانت رضا خانی لازم است.

         "من با جمهوری واقعی مخالف نیستم و حکومت صدر اسلام هم تقریباً و بلکه تحقیقاً حکومت جمهوری بوده است، ولی این جمهوری که می خواهند به ما تحمیل کنند بنابر اراده ملت نیست، بلکه انگلیسیها می خواهند به ملت ایران تحمیل نمایند، و رژیم حکومتی را که صددرصد دست نشانده و تحت اراده خود باشد در ایران برقرار کند و از همه مهمتر به واسطه مخالفت احمدشاه با قرارداد و خواسته های انگلیسی ها می خواهند از او انتقام بگیرند. اگر واقعاً نامزد و کاندیدای جمهوری فردی آزادیخواه و ملی بود، حتماً با او موافقت می کردم و از هیچ نوع کمک و مساعدت با او دریغ نمی نمودم."

پی نوشت3: بسیاری از کارهایی که به پهلوی اول نسبت می دهند مثل نام خانوادگی و مقیاس و وزن، قانون مصوب مجلس های چهارم و پنجم است که پهلوی اول به عنوان نخست وزیر قاجاری و بعدا شاه ایران آنها را اجرایی کرد.