دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ
دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ

تدریجی یا دفعتی مسئله اینست!!


سلام

اگر یک نفر امروز صبح هسته یک سیب را بکارد و ظهر یک سیب رسیده خوشمزه  را به شما بدهد و بگوید بدون هیچ فناوری خاصی این سیب ثمره همان هسته است باور میکنید؟ تا حالا فناوری هسته به سیب مسلما در یک نصفه روز به نتیجه نرسیده-  اگرچه یک بابای مرحومی در سفرش به یک کشور شرقی ظهر یا فردای آنروز ثمره درختی را که دیروز کاشته بود با فناوری ویژه بهش داده بودند و یادم آمد از تعجبش در بیان آن فناوری،  درخت بود البته نه هسته، بگذریم - خدا هم وقتی مثال می زند به کلمه عیسا در بیان خلقتش، 3  روز را طی می کند بجای نه ماه نه هیچی!

اجتماع و انسان را با مقایسه خود و اطرافیانمان - فارق از همه نظریه های روانشناسی و جامعه شناسی - می شناسیم اگر واقعیت را ببینیم حتا اگر افرادی دچار تغییرات ناگهانی مسیر زندگی شده اند که بسیار نادر هستند این تغییرات در اثر تغییرات بینشی شگرف و خاصی بوده اند گاهی با امداد های خاص!

جوامع از این هم خیلی نادر تر تغییرات ناگهانی را پذیرفته اند و انقلاب ها در طی دوره های گذار نگرشی اتفاق افتاده اند؛ انقلاب فرانسه تا آنجا که در خاطر دارم سه بار بین جمهوریت و دیکتاتوری تطور دارد تا با قتل عام خانواده بوربن ها و ناپلئونیست ها نهایتا به جمهوریت نزدیک می شود، بماند که ظلم روز افزون طبقه حاکم و شکاف شدید طبقاتی را علت حرکت به جمهوریت در فرانسه بر شمرده اند.

انقلاب اکتبر روسیه در اثر گشنگی طبقه کارگر و جامعه گریزی مداوم طبقه حاکم در طی یک دوره چند دهه ای اتفاق افتاد و 70 سال کمونیسم اجتماعی اقتصادی را طی کرد تا به جمهوریت فعلی برسد سی سال اخیرش هم تمرین جمهوریت می گیرم.

انقلاب های چپ آمریکای لاتین هم برای فرار از حقارت چند سده ای استعمارگران شمالی و اروپایی شکل و قدرت گرفتند و انقلاب مردم آمریکا در قضیه استقلال هم برای فرار از تحقیر انگلیسی بود.

همین انقلاب جاری خودمان اگر تاریخ بیش از یک سده ای تمرین جمهوریت پارلمانی را پشتوانه اش ندانیم حداقل از سال 42 تا 57 طول می کشد تا بتواند به مرحله اول پس زدن دیکتاتور و طاغوت و استقرار برسد و چهل سال است بعد از مرحله اول (پس زدن دیکتاتور-طاغوت) و مرحله دوم استقرار نظام  هنوز به مرحله سوم که استقرار دولت همه جانبه مردمی باشد نرسیده است.

به جرات در این 4 دهه سوسیالیزم و لیبرالیزم را در میان مکاتب رایج دنیا تجربه کرده ایم و هر بار نام اسلام را هم بر آن اطلاق کرده ایم، مکاتب تازه - نیو فلان ها- را هم در اقتصاد و اجتماع در حال تجربه ایم و هنوز نمی توانیم بگوییم اسلام را پیاده کرده ایم؛ اگرچه به سمت اسلامی شدن حداقل در نظر حرکت کرده ایم.

به فیزیک برویم مفهوم گرادیان یکی از مفاهیم پایه ای شرح پدیده های فیزیکی است! و فاصله ضربه و نابودی با ماندگاری و ادامه بقا، گرادیان تغییرات از یک حالت به حالت دیگر است.



حالا همه این صغرا کبرا ها برای چه بود؟

جمعه انتخابات است، عدم شرکت در انتخابات یعنی مخالف واقعیت های اجتماعی حرکت کردن، یعنی پشت کردن به کل تاریخ، یعنی نپذیرفتن تدریجی بودن همه پدیده های عالم.

اگر از هرچیزی ناراحتید که باعث می شود فکر کنید تغییرات رادیکال ناشی از عدم رای شما باعث بهبود می شود بدانید در اشتباهید و فرصت تغییر به نفع بهبود را بی جهت از دست می دهید.

کسانی حاکم خواهند شد که یا کاملا جمود دارند و نمی توانند واقعیت ها را بفهمند، یا مثل حاضرین فعلی در مجلس چنان بی عمل هستند که تنبل های حمام شاه عباسی پیششان روسفیدند.

از آنجا که  دنیا تدریجی تغییر می کند نه دفعتی بروید و آنکه بیشتر از همه به نیازهای  شما نزدیک است را انتخاب کنید، شما در دردسرهایتان تنها نیستید حتا اگر دیگر دردسرمندها را نمیشناسید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.