دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ
دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ

تکرار تاریخ اینبار سخت تر

سلام!

ماه های پایانی سال تحصیلی 66-67  در اثر جنگ شهرهایِ رژیم صدام، مدارس تعطیل بود. من کلاس سوم بودم و فقط دو شنبه ها برای دیدار معلم و شاگردان و پیگیری دروس از ساعت 9 تا 10 می رفتیم مدرسه، خدابیامرز بابای مدرسه در پناهگاه تازه تاسیس را باز می گذاشت و ما ها همراه خانم معلم (خانم دوایی) دور میزهای بزرگی که در سالن آمفی تاتر مدرسه چیده بودند می نشستیم به مرور آموخته ها. یادش بخیر اون روزها هم مثل الان مشکل ملی  باعث شده بود تا عدالت آموزشی!!! برقرار بشود و تلویزیون اون زمان که کل برنامه هاش از ساعت 5 بعداز ظهر (به روایتی 4 بعداز ظهر با احتساب گمشده ها و نقاشی ها) تا 9 شب بود،صبح ها کلاس برگزار می کرد و چون کمبودی های مختلف هم بود مرکز استانی مثل اصفهان هم قادر به تقویت و پخش دایمی برنامه های تهران نبود! تازه اون موقع عدالت آموزشی!!! بیشتر برقرار بود چون اکثرا تلویزیون نداشتند چه برسه به تلویزیون رنگی لذا رادیو که خیلی راحت تر تقویت می شد کار پخش صدای همان آموزش ها را بر عهده داشت و هر وقت تلویزیون را روشن می کردیم و خبری نبود می توانستیم درس را از رادیو فرا بگیریم!

 

ادامه مطلب ...