دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ
دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ

خوف و رجا

سلام

نمی دانم از خوف و رجای رفتن یا جاماندن از زیارت اربعین امسال نوشته ام یا نه، ولی خلاصه آنکه از وقتی حدود اردیبهشت ماه اولین جلسات را با دوستان برای سفر و برنامه ریزی و اقدامات لازم برگزار می کردیم، هول عجیبی در دلم افتاده بود که آیا قسمتم امسال هم خواهد شد یا نه و البته شوقی که دایما تذکر به رفتن می داد؛مابین تیرماه تا شهریور و بعد تر تا لحظه خروج از کشور قضیه دیگری مزید بر علت شده بود و حتی تر تا نجف و شروع حرکت هنوز شک (خوف) داشتم جزو راهپیمایان هستم یا لیاقت این قسمت نصیبم نخواهد شد. الحمدلله امسال هم جزو راهپیمایان بودم ولی این خوف و رجا را مدت ها بود تجربه نکرده بودم امید به سخاوت دعوت کننده و خوف از اعمالی که مانع رسیدن به این سخاوت شود.

حالا که از این توفیق بازگشته ایم هر عملی را که قصد انجام دادن دارم می سنجم نکند در راهپیمایی بعدی مانع شود؛ از سخا و جود دعوت کننده  شکی ندارم و امیدم به دعوت ایشان زیاد ولی اعمال و نیاتم را باید مواظب باشم، مراقبه 1 ساله اگر غفلت نکنم برای سفر عشق  ....

ای کاش  هر روز این مراقبه را داشتیم ای کاش هر روز داشته باشیم ای کاش دوباره غفلت نکنیم اگر سخای امسال دعوت کننده مانع ها را بر طرف کرد آیا اعمال سال آینده مانع نمی شوند؟

راستی در راه از بعضی ها پرسیدم و بعضی ها هم خودشان گفتند این حس مشترک تجربه دارهای سفر اربعین است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.