دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ
دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ

گر ایزد ببندد ز حکمت دری ...

سلام

یعنی فکرش را بکنید بعد 10 سال دکترها می گویند الان دیگر زمان تعویض دریچه قلب فرا رسیده شما برنا مه ریزی می کنید تو شهر خودتون فلان متخصص خوش اخلاق عمل را انجام دهد همه چیز آماده می شود ناگهان یک اتفاق ناگوار بیمار را به بیمارستان می کشاند  یک دکتر نا بلد می گوید ریسک عمل 80 درصد مرگ و 20 درصد بهبودی نصفه نیمه است!!

بیمار 1 هفته خودش را حبس می کند حالا ایندفعه که می روند پیش آقای دکتر خوش اخلاق او جواب دکتر مغز و اعصاب را می خواهد (مربوط به همان واقعه و با توجه به افسردگی شدید بیمار) جواب دکتر مغز و اعصاب هر چه هست باعث می شود آقای دکتر خوش اخلاق هم بگوید اگر تهران می تونید عمل کنید بهتره!؟

بیمار می رود تهران پیش دکتری که دوستش دارد او می گوید بیمارستان خاتم الانبیا دکتر پنجه طلا من با هاش تماس می گیرم دارد کارها جلو می رود دکتر پنجه طلا تقاضای 90 میلیون تومان زیر میزی کرده و حداکثر 20 تا تخفیف می دهد و البته مشخص می شود از کمتر مریضی کمتر از این را می گیرد (قابل توجه اونایی که می گویند زیر میزی مرد) ناگهان در این ناامیدی یک آشنا زنگ می زند آدرس یک آشنای دیگر را در شهر دودی می دهد ورق بر می گردد بیمارستان امام خمینی یکی از بهترین های تعویض دریچه منطقه (خیلی ها می گویند بهترین) و ....

بابای بیمار دارد گریه می کند می گوید از خدا خواستم دستم را بگیرد من یک عمر راه خلاف نرفتم حالا نباید بدون جواب بمانم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.