دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ
دست پیچ

دست پیچ

قبل از دوران مجازی شدن عکاسی برای تمرین یکسری فیلم سیاه و سفید با حساسیت ۲۰۰ بود که کارخانه ای نبود معمولا دست ساز بود و با مشقت تولید می شد که بهش میگفتن دست پیچ

آدم گشنه آدم گرسنه

سلام

دوستی می گفت آدم ها دودسته اند گشنه ها و گرسنه ها گرسنه ها با یک پرس یا نهایتا 2 پرس غذا سیر می شوند ( البته 2 پرس برای هم هیکل های من است) بالاخره از سر سفره پا می شوند، اما گشنه ها سیرمونی ندارند اینقدر سر سفره می نشینند تا یکی بلندشان کند؛ هنوز هم چشمشان به سفره است.

چند هفته پیش مدیر یک بیمارستان برای کمک گیری از یکی از شهردارها - که بیمارستانش در  محدوده شهرداری اش می باشد – که مثلا این چند  تا پروژه بیمارستان را عمرانی تلقی کند و کمک کند دعوت کرده بیمارستان طرف گفته با دو دست از مشاورانم میام با بیش از تمامی انگشتان موجود در بدنش آمده  تعریف کردند ته سفره هیچ چیزی نمونده بود حتی یک قلپ دوغ ! تازه دسر سرو شده را اهالی بیمارستانی نپسندیده بودند!!


پی نوشت : این پست احتمالا دنباله دارخواهد شد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.